نسیم شال

متن مرتبط با «کاربرد واژه رونوشت پنهان» در سایت نسیم شال نوشته شده است

تاریخ و مفهوم واژه تات:

  • بر این مبنا و با توجه به سایر تعاریف در باب واژه تات و تاجیک (بار تولد1373:59،همام1373:98،فیلد1343:56،بازن1367:438،محیط طباطبائی 1372 :103) مهمترین مولفه مشترک در این تعاریف اینست که این واژه ها ، نماد هویت غیریت و متمایز بودن از اجتماعی فرهنگی و قومی حاکم هستند، یعنی واژه‌هایی‌اند که برای تمایز میان خود و دیگری ، عمدتاً از جانب صاحبان قدرت و با معنایی تحقیرآمیز به کار رفته اند. در باب منشاء این واژه ها باید نظر هنینگ را پذیرفت که این واژه ها اصلاً ترکی هستند و نوعی معنای تحقیرآمیز در آنها نهفته است و صاحبان قدرت یعنی ترکان مسلط (بعد از جریانات تاریخی ورود گسترده ترکان از دوران غزنویان و سلاجقه به اینسو ) ، زیردستان خویش (بومیان ایرانی) را برای اینکه از خودشان تفکیک کنند، تات یا تاجیک می‌گفته‌اند. اینکه این واژه‌ها، بالاخص تات، اول بار در متون ترکی آمده، موید همین نظر هنینگ است. تات پس از محمد کاشغری 466هـ.ق و کتاب دده قور قود (سفارتخانه خوارزم 1268 و روضه الصفای ناصری 1274 هـ ) شواهدی در آثار فارسی ندارد، اما اطلاق خود را بر متکلمان گویش‌های محلی فارسی (ایرانی) مجاورشان در نواحی آذربایجان و قزوین حفظ کرده است (دبیر سیاقی،1373 : 160). تمایزات خاصی نیز میان تات و تاجیک وجود دارد. هر چند که هر دوی اینها خطاب به مردمانی ایرانی و دارای زبان ایرانی بوده است ، لیکن خود قومیت‌ها و گویش‌های متفاوتی را شامل می‌شده‌اند. تاجیک ها ایرانیانی بوده اند که عمدتاً همراه ترکان در سفر و حضر و لشکرکشی و ... بوده‌اند و زیسته اند (بالاخص در خراسان شرقی و ماورالنهر) و تات ها ایرانیانی بوده اند که تحت سیطره ترکان و در ذیل گفتمان سیاسی و فرهنگی حاکم آنها زیسته اند ، ولی با آنها ممزوج نشده‌اند و لذا کم کم به اجتماعات حاشیه ای مثل روستاهای دور افتاده رانده و طرد شده اند و بعضاً در مراکز شهری بواسطه گفتمان قدرت ، حذف شده اند، بالاخص در ایالات پهله (ر.ک: دبیر سیاقی 1373 : 141-130 و جاوید 1373 : 194 ) .امروزه مفهوم تات اشاره به مردمی با گویش زبانی خاص دارد. مردمی که گسترده آنها در مجموعه ای از روستاهای پراکنده(و در موارد معدودی در شهرهای جدید و کوچک ) از استانهای آذربایجان و اردبیل و زنجان و قزوین و اراک و سمنان و منطقه تالش تا خراسان شمالی و اطراف بجنورد را شامل می شود و بعضاً هم مردمانی به این, ...ادامه مطلب

  • کاربرد واژه "خدا"در ادبیات تاتهای شاهرود

  •  کاربرد واژه "خدا"در ادبیات تاتهای شاهرود نکته: گویش کلمه خدا در میان تاتهای شاهرود  همانند تلفظ فارسی آن بیان می شود خدا سر شاهدِه : یعنی خدا به سر شاهد است. باخدایه دِه. یعنی با خداست دیگه. خدا رحم بکرده.یعنی خدا به تو رحم کرده است. خدا برَسس. یعنی خدا به تو توجه نموده یا به داد تو رسیده . خدا آواد بکَره. یعنی خدا آباد کند.. خدا مبارک بکَره. یعنی خدا برایت مبارک کنه. خدا قوت بدَه: یعنی خدا به تو قوت بدهد. خدا برکت بدَه: یعنی خدا به تو برکت بدهد. خدا ته خیر بدَه: یعنی خدا به تو خیر عطا فرماید.  خدا زانه: یعنی خدا میداند. خدا مصلحت شُکر: یعنی برمصلحت خداوند شکر. ,کاربرد واژه های رونوشت,کاربرد واژه رونوشت,کاربرد واژه فیزیکی در پزشکی,کاربرد واژه هایی مانند رونوشت,کاربرد واژه رونوشت پنهان,کاربرد واژه ولایت در قرآن ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها